الف لام میم

الف لام میم

چیزی برای ادامه دادن الف-لام-میم
مهاجرت کرده از alef-lam-mim.blogfa.com

برگزیده مطالب در کانال telegram.me/almblog

نامه، یکشنبه عصر

يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۴۳ ق.ظ

سلام نازنین!

از آخرین نامه‌ام چند ماهی گذشته است. چند ماهی که سختی و راحتی، خوشی و ناخوشی خودش را داشته است.


راستش تازگی‌ها یک تلنگری خوردم. رفته بودم سفر. یک روز قبل از ارائه مقاله‌ام دیدم نه اسلایدها آماده اند و نه متن ارائه و نه زمان‌بندی اش. به خودم آمدم و دیدم چقدر تنبل و بی‌خیال و پشت‌گوش‌انداز شدم‌ام. هرجقدر گشتم اثری از انگیزه و کوشایی جوانی نبود. منظورم همان مدتی از زمان دانشجویی است که هدف پیدا کرده بودم و برایش می‌جنگیدم.


وقتی نگاه می‌کنم به آخر‌هفته‌ها و روزهای تعطیل و وقت‌های فراغت چیزی جز بطالت و وقت‌گذرانی نمی‌بینم. نه حتی خوش‌گذرانی! به معنای واقعی صرفا وقت ‌می‌گذرانم. خودم را با فیلم و اینترنت سرگرم می‌کنم بدون اینکه چیزی اضافه کنم به خودم، بی‌آنکه چیزی یاد بگیرم. بدون اینکه فایده‌ای حاصل بشود از این گذر عمر. اینها تقصیر هدف‌ها و انگیزه‌هاست ...

بگذریم.


حالا نشسته ام کُنج استارباکس، دورترین گوشه، پشت به دیوار، پشت یک میز قهوه‌ای تیره، گرد و کوچک با سه صندلی چوبی. نورپردازی ملایم و کم‌رمقی دارد و یک موزیک جاز ملایم هم در پس‌زمینه پخش می‌شود. صدای درهم و نامفهوم مکالمه بقیه مشتری‌ها هم در بین بقیه‌ی صداها گم می‌شود. این کافه‌رفتن هم کم‌کم به عادت یکشنبه‌ها ظهر تبدیل شده است. جالب است که برای فرار از تنهایی به اینجا می‌آیم؛ طاقتش را ندارم که تمام روز در خانه بمانم. ترجیح می‌دهم اگر قرار است تنها باشم حداقل اطرافم شلوغ باشد. مسخره است، نه!؟


احساس کسی را دارم (حالا فرض محال که محال نیست) که زمین‌گیر شده باشد از جایی به بعد. و سالهای سال گذشته باشد، بی آنکه بفهمد. و شاید همین باشد که سختی‌اش را بیشتر می‌کند؛ اینکه دیر بفهمی چیزی را. چه بر سر ما آمد نازنین؟ چه شد که از جنب و جوش و شور و شعف و اشتیاق برای چیزهای جدید برای کارهای بزرگ رسیدیم به وضعیتی که بیشتر شبیه اتاق انتظار است. سکون و انتظار برای سرآمدن وقت و مهلت.

یک لیوان بزرگ و سفید از قهوه‌ی سیاه کنار دستم گذاشته‌ام. برخلاف عادت این بار چیز دیگری سفارش داده‌ام؛ تلخ و بدطعم! می‌توانم بیندازم گردنِ کافه، می‌توانم صادق باشم و قبول کنم که این هم از همان تلخی هاست که انتخاب میکنیم.

هوار می‌شود روی سرم، این سالهای زمین‌گیر.
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۱۶

نظرات (۱)

واقعا واقعا واقعا عالیه!! مثل همیشه از این نامه هم لذت بردم!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی