الف لام میم

الف لام میم

چیزی برای ادامه دادن الف-لام-میم
مهاجرت کرده از alef-lam-mim.blogfa.com

برگزیده مطالب در کانال telegram.me/almblog

نه خواب راحتی دارم نه مایلم به این چایی

چهارشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۶، ۱۲:۲۰ ق.ظ

چاوشی اون آهنگ را چند سال دیر خوند. منظورم همون آهنگیه که میگه «نه خواب راحتی دارم نه مایلم به بیداری». دقیقا وضعیت من را ریخته بود توی 8 کلمه. یک روز بعد از ظهر که بیکار و بی حوصله بودم نشستم و سعی کردم که کلماتش را کم کنم، مثلا بکنمش 7 کلمه. نشد! همین بود. خلاصه تر نمیشد.


برای خودم بساط سلطنت دست و پا کردم؛ یک قوری چای، یک ماگ جدید (تبلیغاتی)، یک جعبه که چیزی به اسم پولکی رُسی داخلش بود. چای حکم نخ تسبیحی را دارد که خسته های عالم را به هم وصل میکند.


آفتاب از شیشه ی قدّی پنجره می پاشید داخل اتاق. البته خط-خط پرده کره کره ای هم داخلش بود. این اتاق را دوست داشتم. زمان پیش دانشگاهی اتاق اختصاصی ام بود. منظره اش مستقیم میخورد به حیاط. همان حیاط که تابستان سر سبز بود از درخت و بوته گل. آفتاب گیر بود و دلباز.


سری که به سنگ نخورده باشه، باد داره هنوز. این هم دقیقا وضعیت سرِ من بود اون موقع ها؛ پُر باد! غرور در قاموس ما چنان مقدس بود که اعتراف به ضعف و شکست غیرممکن بود. لذا باید می ساختیم با وضعیتِ خواب ناراحت و عدم تمایل به بیداری.


بعد از سالها -چندی پیش- دوباره نشسته بودم توی همان اتاق. زمستان بود و صدای باد توی لوله های بخاری می پیچید. چاوشی «مریض حالی» را داشت بعد از چند سال تاخیر از بلندگوی ضعیف لپتاپ می خواند. باز همان بساط سطلنت چای بر پا بود. لیوان اول، انگار لذت چای رفته بود. شبیه لذت خواب، شبیه تمایل به بیداری.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۱/۲۵
ف ر د

ایران

ناله

نظرات (۱)

انگاری دیروز روز چایی بود، چون پست شما چندمین پستی هست که دیروز و امروز من خوندم و راجع به چایی بوده! :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی