الف لام میم

الف لام میم

چیزی برای ادامه دادن الف-لام-میم
مهاجرت کرده از alef-lam-mim.blogfa.com

برگزیده مطالب در کانال telegram.me/almblog

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

بارها با این گزاره‌ها مواجه شده‌ایم که «جوامع غربی جوامعی مصرف‌گرا هستند». احتمالا آمار و ارقامی هم بر اساس میزان مصرف سرانه فلان چیز وجود داره. ولی در همین جوامع، فی المثل آلمان، رفتارهایی مشاهده می‌شه که این ذهنیتو تا حدی با شک مواجه می‌کنه.

به نظر من آلمانی‌ها احتمالا در بین خودشون یا تو ذهن‌شون یه حکمی شبیه این دارند که «اگه به چیزی احتیاجی نداری، نگهش ندار». همین یک قلم باعث میشه که خیلی از چیزهایی که قرار بود تو انباری ها خاک بخوره دوباره وارد چرخه مصرف میشه. فرهنگ استفاده از کالاهای دست‌‌دوم کاملا تو جامعه پذیرفته شده، کسی احساس شرم نمی‌کنه ازش و اصولا بار منفی نداره.

بازاهای مختلفی هم برای کالاهای دست‌دوم وجود داره. هم بازارهای محلی که تو روزهای خاصی از هفته تو بعضی از فضای باز برگزار میشه و هم بازاهای اینترنتی که شما جنس را همراه عکس و آدرس میذاری روی سایت و اگه کسی خوشش اومد پیام میده، تلفن می کنه و حضوری میاد برای خرید.

توی این بازارها همه چیز پیدا میشه و معامله میشه، چیزهایی که واقعا برای بار اول تعجب برانگیزه که کسی دست‌دوم بخره. مثل لباس! اون هم از نوع زنانه اش که واقعا باورش سخته یه زن لباس یه زن دیگه را بخره و بپوشه. بقیه اجناس هم از دوچرخه و وسایل آشپزخانه و کتاب و اسباب بازی گرفته تا چارشاخ‌گاردان و دکوراسیون منزل.

حتی گاهی میشه دیگه که مثلا توی این شنبه‌بازاها چند تا بچه (نوجوان) بساط پهن کردن و مثلا لباس‌های تنگ‌شده شون، یا وسایل ورزشی و اسباب‌بازی شون را می‌فروشند، تعجب‌برانگیزتر اینکه گاهی مواقع آدما وسایلی که نیاز ندارند را رایگان میدند. مثلا مبل قدیمی یا پرینتر یا دوچرخه! را میذاره روی سایت و میگه هر کسی خواست بیاد بگیره و بره، رایگان.

یه مورد دیگه که وجود داره اینه که در هر محله ای دو بار در سال طبق اعلام قبلی شهرداری افراد میتونند وسایل بدون استفاده را بذارند دم درب. یعنی مثلا شهرداری اعلام می‌کنه که این هفته، روز شنبه نوبت فلان محله است. بعد افراد اگه چیزی دارند که نیازی بهش ندارن مثل میز قدیمی، صندلی، ... میذارند بیرون خونه. اگه کسی چیزی دید که ممکنه براش قابل استفاده باشه میتونه برداره و با خودش ببره. در نهایت چیزهایی که مونده باشه را فردا صبح ماموران شهرداری می‌برند برای بازیافت.


یکی از دلایلی که آلمانی‌ها این کار را می‌کنند برمیگرده به فضای محدود خونه‌ها. اگه چیزی باشه که فضای خونه یا انباری را گرفته باشه و بهش نیازی نداشته باشند ترجیح میدند از شرش خلاص بشند. لذا به یکی از شیوه های بالا ردش می کنند. ولی خب اون طرف ماجرا که «استفاده از کالای دست‌دوم خجالت نداره» هم مهمه. وگرنه همه چیزها نصیب بازیافت شهرداری میشد.


خلاصه اینکه اگه همین الان آلمانی‌ها مسلمان بشند حداقل به اجناس شون خمس تعلق نمی‌گیره، چیزی بلااستفاده ندارند!


۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۵ ، ۰۳:۵۲
ف ر د

+ صد بار بهت گفتم مستوفی پشتش گرمه، از یه جایی حمایت میشه.


- بله. میدونی کجا؟ همون جایی که حقیقت مُثله شد، میدونی کجا؟ پای اون سفینه فضایی که تو خیابونای شهر جلوی چشم حیرت زده ی خلق الله رژه میره. یه بار که توش لم دادی، باد میافته به غبغبت، کَک به تُنبونت.

حقیقت میدونی کجا گم شده؟ لای جرز خشت و گل همین برج و باروهای سر به فلک زده. وقتی هوس می کنی تو طبقه ی 22ام شنا کنی وجدانت از خِشتک ات میزنه بیرون، آب جکوزی با بقیه ی نجاست ها میشوره و میبره اونجایی که عرب نی انداخت.

تخم سگ قضیه همین رفیق رفقای خودمون اند که از شکل «آبسردار» و «آب منگل»1 حالشون به هم خورد، محض هواخوری رفتند نیاورون و قیطریه. اما دیگه برنگشتند.


+ باریکلا. این شد یه حرف حساب. ما باید اول همین رفیق رفقا را برگردونیم سر جای اولشون. اینها که برگردند حقیقت هم برمیگرده سر جاش.


- حقیقت وقتی برمیگرده که، اگه یکی خواست حق حساب بگیره دست و دلش بلرزه. هر کی خواست ضعیف کُشی کنه، پاش گیر بیافته. اعتقاد مردم پای همین برج ها دود شد رفت هوا ...


دیوانه ای از قفس پرید، احمدرضا معتقدی 1382
دقیقه ی 58 به بعد http://www.aparat.com/v/haONU

1. دو تا از محله های تهران


توضیح: بی هیچ ارتباطی به قضایای اخیر (حقوق های نجومی و مدیرعامل فلان بانک)

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۵ ، ۱۶:۲۵
ف ر د