آمدهام سفر کاری. هتلی که گرفتهام در حقیقت «مُتل» است یعنی یک سوئیت جمع و جور که علاوه بر تخت خواب و تلویزیون و میز و صندلی، یک آشپزخانهی نقلی هم دارد شامل یخچال و گاز و مایکرویو. البته وسایل آشپزخانه را داخل اتاق سوئیت نگذاشتهاند و اگر کسی نیاز داشت برایش میآورند. کمی عجیب است این مسخره بازی ولی با توجه به اینکه جای ارزانی است قابل فهم است.
این متل کمی از شهر دورتر است، یعنی دقیقا داخل محدوده شهر نیست. ایدهی اصلی متلها هم همین است که کنار جاده باشند، برای کسانی که مسافرند و با ماشین زدهاند به جاده، حالا شب را میخواهند جایی سر کنند و فردا صبح علیالطلوع دوباره بزنند به جاده.
این متل ما گفته بود که صبحانه هم مشمول هزینههاست یعنی رایگان است. ولی در حقیقت چیزی که به آن صبحانه اطلاق میکنند یک لیوان قهوه به همراه یک کیک است! من که از خیر هر دو گذشتم. صبح با «اوبر» میروم به محل کنفرانس، یک قهوهی شیرین برای خودم میریزم که گرسنگی را رفع کند تا موقع نهار.
معمول است که کنفرانسها نهار را برعهده میگیرند و در همان محل کنفرانس سرو میکنند. ولی این کنفرانس یا به دلیل خساست یا واقعا به این دلیل که تعداد زیادی رستوران در اطراف محل کنفرانس هست، نهار را به عهده خودمان گذاشته است.
نهار امروز را در نظر داشتم به یک رستوران حلال افغانی بردم ولی به اجبار و رودربایستی، همراه چند نفر دیگر شدیم و رفتیم مرکز شهر. کمی چرخیدیم تا در نهایت به پیشنهاد دوست هندیمان رفتیم به یک رستوران مکزیکی. اولین مشاهدهی جالب: اینجا هم مانند آتن آب رایگان است. نحوهی سفارش دادن هم برایم جدید بود. برگههای کوچکی سر میز بود که لیست تمام آیتمها را داشت. شما مقابل هر کدام از آیتمها تعداد مورد نظر را مشخص میکنی.
من بایستی غذای گیاهی را انتخاب میکردم، یک پیاله برنج بخارپز و چهار عدد تاکوی فلافل. تاکو در حقیقت چیزی شبیه لقمه خودمان است بدون اینکه پیچیده شده باشد. یک تکه نان که وسطش چیزی میگذراند. غذا که تمام شد گارسون صورتحسابها را آورد. در سیستم آمریکایی معمول این است که اکثر پرداختها با کارت اعتباری انجام میشود و کارتها هم رمز ندارند. لذا شما کارت اعتباری خودت را روی صورتحساب میگذاری به گارسون پس میدهی. گارسون کارت شما را میبرد پشت پیشخوان، کارت را میکشد و یک صورتحساب جدید میآورد که از شما سوال میپرسد چقدر مایل هستید انعام بدهید؟ مبلغ انعام را مینویسید، امضا میکنید، کارت را برمیدارید و میروید. دقت کردید؟ برای کسر انعام دیگر نیازی به کارت اعتباری شما نیست، همان بار اول اطلاعات کارت شما ذخیره میشود و برای کم کردن انعام نیازی به کارت کشیدن مجدد نیست!
البته احتمالا مدلهای دیگری هم وجود دارد که همان بار اول از شما مقدار انعام را میپرسد. و این نکته جالب است که انعام دادن در رستوارن در آمریکا تا حد اجبار جا افتاده است. یعنی ۱۰-۲۰٪ درصد مبلغ اصلی را همیشه باید انعام داد، مگر اینکه واقعا از سرویس ناراضی باشید و مثلا با گارسون دعوا کرده باشید. در غیر اینصورت انعام ندادن بسیار زشت و ناپسند است.
نکتهی دیگری که برای من جالب بود، این بود که در این رستوران مکزیکی حتی یک کارگر/کارمند مکزیکی دیده نمیشد! گارسون ما چینی بود، سرپرست گارسونها آمریکایی. این هم نمونهای دیگر از زوال معنای مرز و نژاد و میراث فرهنگی!