از سفر ینگه دنیا 1
با همکار آلمانی راهی ینگه دنیا، «سرزمین فرصتها» شدیم برای یک سفر کاری کوتاه مدت. بعد از اینکه از همه چک های امنیتی فرودگاه عبور کردیم قبل از ورود به قسمت بوردینگ که در حقیقت «انتظار برای سوارشدن به هواپیما است» مسئول کنترل کارت پرواز به من گفت که شما نیاز به یک چک امنیتی اضافی دارید، منتظر بمانید. هرچند انتظارش را نداشتم ولی برایم چندان هم عجیب نبود. ولی بعد از من به همکار آلمانی ام گفت که شما هم همین طور!
چک امنیتی اضافی توسط مسئولین پرواز آمریکایی انجام میشد که شامل بازرسی کفشها و وسایل همراه است. از اینکه باعث دردسر برای همکار آلمانی شده بود احساس پشیمانی می کردم برای همین سعی کردم در تمام طول سفر با فاصله از هم حرکت کنیم.
بعد از ورود به آمریکا کنترل معمول و روتینی انجام شد و رفتیم برای پرواز دوم که یک پرواز داخلی به شهر مقصد بود. در اینجا بود که نیاز به استفاده از دستشویی پیدا کردم. اولین چیزی که نظر را جلب کرد این بود که یک شکاف و درز بزرگ بین در و چارچوب وجود دارد که عملا امکان «نظارت و بررسی و شفافیت» را فراهم میکند! در ابتدا فکر کردم شاید به خاطر ملاحظات امنیتی فرودگاه باشد ولی بعدا داخل دستشویی عمومی هتل هم که شدم همین وضعیت وجود داشت.
تا قبل از این هر وقت میشنیدم که «آلمانی ها سرد هستند» متوجه نمی شدم. آلمانی ها حتی در برخورد با غریبه ها «سلام و علیک و خداحافظی و لبخند» استفاده می کنند. چیزی که در نظر من در تضاد با سرد بودن است. تا اینکه متوجه شدم که این سرد بودن در مقایسه با خونگرم بودن آمریکایی ها است. آمریکایی ها در حقیقت از «سلام و احوال پرسی» استفاده می کنند. مکالمات بین دو غریبه ای که سوار آسانسور میشوند بسیار طولانی ترند در مقایسه با Hi/bye آلمانی ها. در کل آمریکایی ها از مکالمه لذت میبرند. شاید بهترین اصطلاح برای شرح آن این باشد که «آمریکایی ها ملت لاس زدن هستند». از لباس/مو/کفش همدیگر تعریف می کنند، از اینکه روزشان را چطور گذارنده اند سوال می کنند و ... .