بارها با این گزارهها مواجه شدهایم که «جوامع غربی جوامعی مصرفگرا هستند». احتمالا آمار و ارقامی هم بر اساس میزان مصرف سرانه فلان چیز وجود داره. ولی در همین جوامع، فی المثل آلمان، رفتارهایی مشاهده میشه که این ذهنیتو تا حدی با شک مواجه میکنه.
به نظر من آلمانیها احتمالا در بین خودشون یا تو ذهنشون یه حکمی شبیه این دارند که «اگه به چیزی احتیاجی نداری، نگهش ندار». همین یک قلم باعث میشه که خیلی از چیزهایی که قرار بود تو انباری ها خاک بخوره دوباره وارد چرخه مصرف میشه. فرهنگ استفاده از کالاهای دستدوم کاملا تو جامعه پذیرفته شده، کسی احساس شرم نمیکنه ازش و اصولا بار منفی نداره.
بازاهای مختلفی هم برای کالاهای دستدوم وجود داره. هم بازارهای محلی که تو روزهای خاصی از هفته تو بعضی از فضای باز برگزار میشه و هم بازاهای اینترنتی که شما جنس را همراه عکس و آدرس میذاری روی سایت و اگه کسی خوشش اومد پیام میده، تلفن می کنه و حضوری میاد برای خرید.
توی این بازارها همه چیز پیدا میشه و معامله میشه، چیزهایی که واقعا برای بار اول تعجب برانگیزه که کسی دستدوم بخره. مثل لباس! اون هم از نوع زنانه اش که واقعا باورش سخته یه زن لباس یه زن دیگه را بخره و بپوشه. بقیه اجناس هم از دوچرخه و وسایل آشپزخانه و کتاب و اسباب بازی گرفته تا چارشاخگاردان و دکوراسیون منزل.
حتی گاهی میشه دیگه که مثلا توی این شنبهبازاها چند تا بچه (نوجوان) بساط پهن کردن و مثلا لباسهای تنگشده شون، یا وسایل ورزشی و اسباببازی شون را میفروشند، تعجببرانگیزتر اینکه گاهی مواقع آدما وسایلی که نیاز ندارند را رایگان میدند. مثلا مبل قدیمی یا پرینتر یا دوچرخه! را میذاره روی سایت و میگه هر کسی خواست بیاد بگیره و بره، رایگان.
یه مورد دیگه که وجود داره اینه که در هر محله ای دو بار در سال طبق اعلام قبلی شهرداری افراد میتونند وسایل بدون استفاده را بذارند دم درب. یعنی مثلا شهرداری اعلام میکنه که این هفته، روز شنبه نوبت فلان محله است. بعد افراد اگه چیزی دارند که نیازی بهش ندارن مثل میز قدیمی، صندلی، ... میذارند بیرون خونه. اگه کسی چیزی دید که ممکنه براش قابل استفاده باشه میتونه برداره و با خودش ببره. در نهایت چیزهایی که مونده باشه را فردا صبح ماموران شهرداری میبرند برای بازیافت.
یکی از دلایلی که آلمانیها این کار را میکنند برمیگرده به فضای محدود خونهها. اگه چیزی باشه که فضای خونه یا انباری را گرفته باشه و بهش نیازی نداشته باشند ترجیح میدند از شرش خلاص بشند. لذا به یکی از شیوه های بالا ردش می کنند. ولی خب اون طرف ماجرا که «استفاده از کالای دستدوم خجالت نداره» هم مهمه. وگرنه همه چیزها نصیب بازیافت شهرداری میشد.
خلاصه اینکه اگه همین الان آلمانیها مسلمان بشند حداقل به اجناس شون خمس تعلق نمیگیره، چیزی بلااستفاده ندارند!