الف لام میم

الف لام میم

چیزی برای ادامه دادن الف-لام-میم
مهاجرت کرده از alef-lam-mim.blogfa.com

برگزیده مطالب در کانال telegram.me/almblog

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

از این به بعد قصد دارم که برخی تجربیات روزمره خودم را هم بنویسم. احتمالا چیزی شبیه مجلات خانه داری، آشپزی و ... خواهد شد. ولی حدس می زنم که بسیاری از آنها، هر چند کوچک، ولی ممکن است به کار دیگران هم بیاید.
این بار می خواهم در مورد از بین بردن بوی یخچال بنویسم.
من به طور معمول ناهار را در سلف دانشگاه می خورم. سلف دانشگاه 5-6 لاین مختلف برای غذا دارد که هر کدام دو غذای متفاوت سرو می کنند، یعنی در نهایت چیزی نزدیک به 10 نوع غذای متفاوت در هر روز سرو می شود که حدود نیمی از آنها گیاهی هستند (تنوع غذا باور نکردنی است چون غذاهای هر روز با روز بعدی هم متفاوت هستند). از بین این 4-5 غذای گیاهی حداقل یکی شان مطبوع طبع واقع می شود که ناهار آن روز من است.
شام را معمولا خودم در خانه درست می کنم که ممکن است از املت ساده باشد تا قرمه سبزی. روزهایی که نوبت به شام سنگین (گوشت دار) رسیده است، صبح قبل از رفتن به دانشگاه، گوشت فریز شده را داخل یخچال می گذارم که تا شب آماده بشود.

در این مدت اخیر، به خاطر حجم بسیار زیاد کارها، فرصت کمی برای رسیدن به کارهای خانه داشتم. برنامه ی شام و نهار هم نامنظم شده بود. یکبار، گوشت را بیرون گذاشتم تا یخ اش باز بشود ولی آن شب و شب بعدش فرصت آشپزی نداشتم. قاعدتا بعد از دو روز، بوی نامطبوع گوشت همه یخچال را گرفته بود. شاید هم به خاطر سبزی هایی بود که مدت زیادی داخل یخچال مانده بودند و خراب شده بودند. به هر حال حتی بعد از تمیز کردن یخچال باز بوی بدش نرفته بود.

یادم افتاد که چندی پیش ویدیویی دیده بودم که کاربردهای چای کیسه ای را میگفت، یکی از آنها رفع بوی بد یخچال بود. یک عدد چای کیسه ای استفاده شده را داخل لیوان گذاشتم، مقدار بسیار کمی آب روی آن ریختم که دوباره خیس بشود. بعد از یک روز، کاملا بوی یخچال را گرفته بود. واقعا شگفت آور بود.

همین کار را میتوان برای از بین بردن بوی نامطبوع کفش هم انجام داد.


۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۴ ، ۱۴:۴۸
ف ر د

توفیق دست داد که سفری کنیم به شهر دوچرخه‌ها، شهر حشیش و کافه‌ها، شهر آبراه‌های نیم‌دایره، آمستردام. شهری بسیار زیبا، قدیمی، زنده با جاذبه‌هایی که برای همه‌ی سلایق چیزی برای نمایش دارد.

نکته‌ی اول در مورد این شهر این است که شباهتی به شهر ونیز دارد، وجود آبراه‌هایی وسط شهر با قایق‌هایی که توریست‌ها را جا به جا می‌کنند. البته آبراه‌های آمستردام دست‌ساز هستند. شهر آمستردام نزدیک دریا، ولی پایین‌تر از سطح آن است! لذا با استفاده از سدهایی جلوی آب را گرفته اند. یکی دو شاخه ی رودخانه از شهر می گذرد، ولی بقیه آب‌راه‌ها مصنوعی‌اند و مدت‌ها پیش برای حمل و نقل ایجاد شده اند. کانالها به صورت نیم دایره هایی متحدالمرکز ایجاد شده اند. اطراف این آبراه‌ها هم خانه‌ها و مغازه‌ها و کافه‌های قدیمی قرار دارند. قاعدتا پل‌های زیادی هم روی این آبراه‌ها ساخته اند. چنین شهری، قاعدتا فقط با دوچرخه قابل زندگی است.


نکته‌ی دوم که آمستردام را از بقیه‌ی شهرها متمایز می‌کند آزاد و فراگیر بودن حشیش (ماریجوانا، وید، جوینت یا هرچیز دیگری که به آن بگویید) است. کافه‌های که در مرکز شهر و قسمت قدیمی آن هستند حشیش را در قالب‌های مختلف در اختیار مشتری می‌گذارند که شامل کلوچه محلی! کشیدن با فرم سیگار، کشیدن با فرم پات (وافور) و ... است. در خیابان‌های شهر به ندرت بوی سیگار به مشام‌تان می‌رسد ولی به راحتی می‌توانید بوی حشیش را تشخیص دهید. حتی کافه‌هایی وجود دارد شبیه قهوه‌خانه‌های سنتی خودمان با تخت و مُتکّا که جماعتی روی آن ولو هستند با حالتی که نشان می‌دهد از خلسه‌ی افیون high هستند.


نکته‌ی سوم اینکه گرچه بعضی‌ها ممکن است آمستردام را به خاطر آزاد بودن فحشا و تن‌فروشی (در منطقه معروف به محله قرمز) متمایز از جاهای دیگر بدانند، ولی این مسئله در بعضی دیگر از کشورهای اروپایی هم مجاز است، مکان‌هایی هست که زن‌ها پشت ویترین ایستاده‌اند تا مشتریان خود را از بین رهگذران پیدا کنند. فی المثل در همین شهر ما هم از این محله‌ها وجود دارد هرچند بسیار کوچک و خلوت است. تمایز آمستردام از این جنبه شاید به این خاطر باشد که اولا گستره‌تر از شهرهای دیگر اروپا است، و در ضمن، کاملا محل رفت و آمد مردم است؛ جایی بین رستوران‌ها و کافه‌ها.


در آمستردام شما به ندرت چیزی به جز انگلیسی می‌شنوید. هم به خاطر زیاد بود توریست‌ها، هم به خاطر تسلط مردم محلی به این زبان. از این بابت، آمستردام بسیار دوست‌داشتنی‌تر از شهرهای دیگر است (مثلا شهرهای آلمان). خیلی کمتر احساس غریبه‌بودن، و گنگ بودن به شما دست می‌دهد. 


قسمت مرکزی شهر که بافت قدیمی دارد، جا به جا قصرها و کلیساهای قدیمی هم دارد. بازار گل روز، موسیقی‌های خیابانی و میدان‌های سنگی پر از کبوتر هم از جاذبه‌های دیگر شهر هستند. از خاطرات خوب شهر هم یکی رستوران زیبا، کوچک، دنج و آرام یک پیرمرد مصری مهربان بود.


عکس بدون ادیت و فیلتر از روی یکی از پل‌ها


۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۱۸:۰۷
ف ر د