الف لام میم

الف لام میم

چیزی برای ادامه دادن الف-لام-میم
مهاجرت کرده از alef-lam-mim.blogfa.com

برگزیده مطالب در کانال telegram.me/almblog

در بزرگداشت پیازچال

پنجشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۴۹ ب.ظ

هر چند قبل از آن هم سابقه‌اش را داشتم، ولی کوه رفتن و کوهنوردی برای من از دوران دانشگاه آغاز شد. خوابگاه ما، مثل خیلی از خوابگاه‌های دیگر، یک هیئت/کانون فرهنگی داشت که در کنار بقیه فعالیت‌هایش مثل برگزاری مراسمات مذهبی، گاه به گاه برنامه کوهنوردی هم برگزار می‌کرد. از یک هفته قبل، اطلاعیه و پلاکاردش روی بُرد خوابگاه می‌آمد که مثلا این جمعه برای کوهنوردی گلابدره، ثبت نام در فلان محل. بعد در ازای مبلغ اندکی ثبت نام می‌کردیم و صبح جمعه یک اتوبوس/مینی‌بوس جلوی درب خوابگاه منتظر بود که ما را به پای کوه برساند. اکثر برنامه‌ها نصف-روز بود و سبک، حداکثر 2 ساعت بالا می‌رفتیم تا برسیم مثلا به پناهگاه شیرپلا یا کلکچال، بعد صبحانه‌ای که آورده بودیم و معمولا شامل نان و کره/مربای یک نفره بود توزیع می‌شد و بعد سرازیر می‌شدیم پایین به سمت وسیله نقلیه‌ی بازگشت.

در همان مدت اکثر مسیرهای معمول کوهپیمایی تهران را رفتیم، از حصارک و درکه گرفته تا گلابدره و شیرپلا و دارآباد، حتی چند باری هم به مسیرهای سمت لواسان و اوشان-فشم مثل دشت هویج و آبشار (اسم آبشار را فراموش کردم) رفتیم.

چند سالی که گذشت، دیگر با تهران و مسیرهای آن آشنا شده بودیم. این بود که می‌توانستیم برنامه‌های شخصی هم برگزار کنیم. با بچه‌های خوابگاه قرار می‌گذاشتیم و صبح جمعه با یک یا دو آژانس می‌رفتیم به ابتدای مسیر کوهپیمایی. حالا دیگر مسیر و زمان در دست خودمان بود و محدودیتی نداشتیم، به همین دلیل پا در مسیرهای جدیدی گذاشتیم. نه تنها برخی بی‌راهه‌ها را امتحان می‌کردیم (که گاهی مثلا به یک آبشار دنج و زیبا می‌رسیدیم) بلکه ارتفاعات بالاتر را هم تجربه می‌کردیم.


از بین همه‌ی این مسیرها، از بین بهار سِحرانگیز گلابدره با گل‌های ریز و رنگارنگ تا دارآباد پرآب با بستر سنگی رودخانه، هیچ کدام برای من به زیبایی و دل‌پذیری پیازچال نبوده است. من علاقه‌ی خاصی به مسیر کوهپیمایی که از پناهگاه کلکچال (پیش‌آهنگی) شروع می‌شود به سمت پیازچال دارم. هر بار که این مسیر را رفته‌ام یک تجربه‌ی ناب و تازه بوده است. آرامشی که در حین پیمودن این مسیر هست واقعا بی‌نظیر است.


پس از اولین تجربه، این مسیر جزو اولین انتخاب‌های من برای کوهپیمایی بوده است. بعد از آن بارها همراه دوستان، بچه‌های خوابگاه، بچه‌های دانشکده و حتی همکاران به صورت دو نفری، سه نفری یا بیشتر این مسیر را پیمودیم. و هرکدام از این دفعات به گواه همراهانم، که اغلب برای اولین بار پا به این مسیر می‌گذاشتند، یک مسیر خاطره‌انگیز و منحصر به فرد بوده است. و جالب اینجاست که تقریبا تمام این همراهان، بعد از این تجربه، افتادند در مسیر کوپیمایی و کوهنوردی.


گاه‌گاهی دلم تنگ می‌شود برای یک صعود آرام، که پا بگذارم در مسیر خلوت پیازچال و زیر گرمای صبح‌گاهی خورشید آرام آرام آرام بالا بروم، آنجایی که جایی برای افکار روزمره نیست. همان‌جایی که ناچاری با خودت خلوت کنی و گوش کنی به آنچه که دلت می‌گوید. آنجاست که اگر احیانا چیزی زیر لب زمزمه کنی، همان چیزی است که ته قلبت مانده است. مثل آن دوستی که آن دفعه می‌گفت «به اصفهان رو ...».

این هم یکی از حسرت‌هایی است که همیشه روی دلم خواهد ماند، همین چیز کوچک، این کوهنوردی کوتاه ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۱۷
ف ر د

نظرات (۳)

آبشار فراموش شده، آبشار شکرآب آهار نیست !؟
اولین جایی که با خوابگاه رفتم سال اول کارشناسی برنامه آهار بود، توی مسیر روستای آهار، مسجد امین که می گفتند فیلم مارمولک را اونجا ساختن، مسیر مال رو بسیار قشنگی که یکطرفش کوهپایه ای پر از درختان پر شکوفه و طرف دیگه اش رودخانه پر ابی بود، همه همه بسیار بکر و قشنگ بود، سالهای بعد خودمون شدیم مسئول برگزاری همین برنامه ها تو خوابگاه و خیلی از این جاها رو دیدیم، سالها بعدتر با دوستان همراه برنامه میذاشتیم و کوه میرفتیم و سال ها بعدترتر هر کدوم از دوستان همراه یه گوشه دنیا طبیعتا دنبال کار و زندگی خودشون ... 
خیلی جای حسرت نیست پیازچال و کلکچال سرجاشونن امااونایی که هستن هم در حسرت صعود ها و همراهان قدیمی هستن، قصه زندگی جز این نبوده :)
پاسخ:
به به. احسنت. آبشار آهار شکرآب. همون مسیر مال رو که یک طرفش کوهپایه است با درخت، یه طرفش هم یه رودخانه قشنگ.
و آخ آخ آخ از حسرت صعود با همراهان قدیمی ...
خوشبحالتون که علاقه دارین به کوهنوردی... من که اصلا علاقه ندارم! البته شایدم دلیلش اینه که از ارتفاع میترسم! :)
پاسخ:
یکی از اصلی ترین لذتهای کوهنوردی همین ارتفاعه. به قول دوستی، لذت کوهنوردی با ارتفاع به صورت نمایی اضافه میشه.
بخاطرهمین ارتفاعه که هویچوقت از کوهنوردی لذت نبردم هیچ... کلی هم ترسیدم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی