الف لام میم

الف لام میم

چیزی برای ادامه دادن الف-لام-میم
مهاجرت کرده از alef-lam-mim.blogfa.com

برگزیده مطالب در کانال telegram.me/almblog

گدا یا «در راه مانده»؟

چهارشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۴۵ ب.ظ

بارها و بارها برای ما پیش آمده است که کسی جلوی ما را گرفته است و داستانی برای ما از زندگی اش (راست یا دروغ) تعریف کرده است و بعد طلب کمک و پول کرده است. تنوع آدم‌ها و داستان‌هایشان هم بسیار زیاد است، از آدم کت‌و‌شلواری که برای برگشت به شهرشان نیاز به پول بلیت دارد تا آدمی که پرونده‌ی پزشکی‌اش دستش است و نیاز به پولی برای درمان دارد. نمی‌توان در مورد این آدم‌ها به راحتی قضاوت کرد، بعضی از آنها کلاه‌بردار و بعضی هم واقعا نیازمند هستند.
همین یکی دو روز پیش با موردی مشابه ولی بسیار بسیار جدید و غیرقابل‌پیشبینی مواجه شدم.
داشتم به سمت ایستگاه مترو حرکت می کردم که دیدم جوانی تیره‌پوست به انگلیسی پرسید:

- اکس‌کیوز می سر، دو یو اسپیک اینگلیش؟

یک لحظه با خودم گفتم: به به! بالاخره این انگلیسی ما قرار است به کار بیاید. رفتم به سمتش و گفتم:

+ یس، هَوو کن آی هلپ یو؟

گفت که من اهل پاکستان هستم و برای زیارت آمده‌ام و پولم تمام شده است می‌توانی کمی پول به من کمک کنی.
نگاه کردم دیدم ۴ تا بچه دارد و همراه زنش است. بعد هر چقدر گشتم دنبال دلیل که ممکن است طرف داستان سر هم کرده باشد، چیزی به ذهنم نرسید. از طرفی دیدم با دادن مقداری پول هم مشکلشان حل نمی‌شود. با خودم گفتم بگذار مشکل‌شان را کامل حل کنم، از دوستان سوال کردم که آیا جایی، مرکزی می شناسند که به «در راه ماندگان» کمک کند؟ جواب قاعدتا منفی بود.
من قبلا به این جمع‌بندی رسیده بودم که در چنین مواردی، اگر فرد برای مورد خاصی نیاز به پول دارد، به جای دادنٍ پول نقد، آن مشکل را حل کنم. مثلا اگر گرسنه است، برایش به انتخاب خودش غذا بخرم، اگر در راه مانده است برایش بلیط بخرم. این‌بار هم خواستم همین کار را بکنم.
از طرفی می گفتم که این فرد اگر راست بگوید واقعا در مضیقه (املاء درست است؟) است و در بدمخمصه ای گیر کرده است و شواهد نشان می‌دهد که راستگو است.

سایت ترمینال جنوب را باز کردم و بلیط تهران-زاهدان را جستجو کردم. یک اتوبوس برای همان روز داشت. ادامه‌ی خرید اینترنتی ممکن نبود هرچقدر تلاش کردم. در این مدت، دوست پاکستانی ما از یک آدم جوان ریش‌دار کت‌و‌شلواری ده هزار تومان کمک گرفته بود. بعد گفت که حالا تو هم هر چقدر می‌توانی کمک کن. گفتم بیا با هم برویم به ترمینال جنوب و من بلیت را می‌خرم. دیدم شروع کرد به بهانه‌گیری. من هم سعی کردم بهانه‌هایش را برطرف کنم.

    - نه آخر می‌خواهم بروم مسجد (اشاره کرد به مسجد پایین خیابان) نماز بخوانم.
    + همان‌جا ترمینال جنوب نمازخانه دارد.
    - نه شب می خواهم در مسجد بخوابم
    + همان‌جا ترمینال جنوب می‌توانی داخل نمازخانه بخوابی (یادم رفت بگویم خب داخل اتوبوس بخواب!! بلیت داشته باشی که مشکلی نمی‌ماند).
    - نه وسایل و کوله‌ام شاه‌عبدالعظیم هستند.
    +شاه‌عبدالعظیم سر راه‌مان است، وسایلت را بر‌می‌داریم و می‌رویم به ترمینال جنوب.

و بعد دوباره همین بهانه‌ها را دوباره تکرار کرد و من همین جواب‌ها. دیگر مطمئن شدم که دوست ما قصدی برای رفتن به زاهدان ندارد.
گفتم من متاسفم. پول نقد نمی‌توانم بدهم، ولی اگر مشکلت واقعا بلیت است، می‌توانم بلیت بخرم. ولی دوست مان اصرار داشت که هرچقدر می‌توانم کمک نقدی کنم.

در نهایت هم خداحافظی کردم و رفتم.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۰۷
ف ر د

نظرات (۳)

متاسفانه انقدر تعداد نیازمندانی به این شکل ها زیاد شده که برخی مواقع وقتی به ناچار با بی تفاوتی از کنارشان عبور میکنم احساس سنگ شدن در مورد خودم دارم اینکه کم کم دارم تبدیل به یک انسان بی تفاوت و نامهربان میشم ولی در این مورد هم مثل خیلی موارد دیگه تر و خشک با هم میسوزن و تشخیص نیازمند از کسی که تظاهر به نیازمند بودن داره سخته. البته روش حل مشکل به جای کمک مالی، بهترین شیوه ای هست که میشه اختیار کرد ولی معمولا به بن بست میخوره مثل همین مورد شما...
با یه سرچ گوگل املا هم بیسته :)
همه این مکالمه کلا انگلیسی بود؟ ماشاالله زبانتون خوبه

خیلی نکته خوبی بود که به جای پول نقد کارش رو حل کنیم.

منم چند روز پیش ترمینال جنوب بودم...یکی اومد پول خواست...از قیافه و ادبش-که بی ادبی هم کرد آخرش- معلوم بود که متکدی هست. همین ها باعث میشن تر و خشک با هم بسوزه
سلام فرزاد
برای کسانی که در راه می مانند (ابن السبیل) از وجوه شرعی میشه استفاده کرد

زکات که به صراحت برای این کار اختصاص داده شده است (در آیه آمده است) و خمس هم که جبران زکات است می تواند برای این مصرف خرج شود
برای همین در این موارد می تونی بهش بگه که به دفتر یکی از مراجع بره

البته تو هم کار درستی کردی....
موفق باشی
پاسخ:
سلام نوید،
درسته. ولی دقیق ساز و کار قضیه را نمی دونستم. مثلا اینکه آیا دفاتر مراجع هر ساعت شبانه روز برای این موراد باز هستند یا نه، ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی